دختر گلمدختر گلم، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره
مامان مهنازمامان مهناز، تا این لحظه: 40 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
بابا مهدیبابا مهدی، تا این لحظه: 41 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره

دختر پاییزی من

هفته دوازدهم بارداری

سلام کوچولوی من امروز وارد هفته دوازدهم شدم. دیگه کم کم داری خودتو نشون میدی، یه کم شکمم بزرگ شده، شلوار بارداری می پوشم پنج شنبه این هفته باید بریم سونو، خیلی نگرانم. تست غربالگری و NT و ازا این چیزا دیگه، یه کم دلشوره دارم، فقط از خدا میخوام که سالم باشی، دکتر بهم گفته بود شاید جنسیتت هم مشخص بشه تعطیلات عید رفتیم قشم، با ماشین خودمون، من با این حال و این مسافت طولانی، یعنی اگه بدونی چی به من گذشت.... ولی خوش گذشت، فقط مسیر طولانی بود. تو قشم هم حالم خیلی خوب نبود، اصلاً نمی تونستم غذا بخورم، حالت تهوع شدید. حتی غذاهایی که همیشه دوست داشتم رو می دیدم بدم میومد، یه روز کامل که چیزی نتونستم بخورم، فقط نگران تو ب...
17 فروردين 1394

بالاخره اومدی.....

سلام عزیز دلم، سلام نی نی خوشگلم بالاخره خدا تو رو به ما داد، الان که برات می نویسم دقیقا نه هفته و دو روزته. من از هفته سوم متوجه شدم، البته شک داشتم. بی بی چک استفاده کردم  اولین بار کم رنگ بود، گفتم شاید اشتباهه، ته دلم خالی شد. دلشوره داشتم. دوباره دو روز بعد دو تا بی بی چک دیگه خریدم پررنگ تر شد. دوباره فردا صبح امتحان کردم پررنگتر شد وااااای اصلا باورم نمی شد. همینجوری تو شوک بودم، بابا مهدی هم باورش نمیشد. اینم عکسش:      بعد دو روز بعد برای اینکه مطمئن شم از سر کار که برگشتم رفتم آزمایشگاه بعد رفتم خونه با بابا مهدی اومدیم جوابشو گرفتیم گفت مثبته+++++++++ واقعا باورش سخته، ای...
26 اسفند 1393

به زودی میای پیشمون نی نی

سلام نی نی قشنگه  منو ببخش خیلی وقته که چیزی برات ننوشتم. خبرهای خوبی برات دارم شاید به زودی بیای پیشمون تازه تصمیم گرفتیم. تو این مدت من کلی تحقیق کردم، کتاب خوندم، آزمایش و سونوگرافی دادم تا شرایط اومدنت رو آماده کنم. فردا تولدمه عزیزم، میگن میشه یه آرزو کنی تو روز تولدت،‌با تمام وجود از خدا میخوام تا سالم و سرحال باشی دیگه برام فرقی نمی کنه چی باشی فقط می خوام سالم باشی. اینا رو دارم می نویسم برات تا بزرگ شدی بفهمی چه حس و حالی دارم. خیلی می ترسم از این موضوع، از مادر شدن، به نظر ساده میاد ولی مسئولیت سنگینه که خدا قراره بذاره رو دوشم آخه تو امانتی کوچولوی من، به خاطر همین باید خوب مو...
16 شهريور 1392

آخرین نوشته سال 1390

عزیزم این آخرین چیزیه که تو سال 90 برات می نویسم. این اولین سالیه که من و بابا مهدی تو خونه خودمون کنار سفره هفت سین می شینیم و سال جدید رو شروع میکنیم، موقع تحویل سال دعا می کنم که موقعیت اومدنت جور بشه و زود زود بیای پیشمون . ایشااله روزی بیاد که با هم دیگه سه تایی دور سفره هفت سین بشینیم و سال جدید رو شروع کنیم عزیزم می بوسمت   ، تا سال 91 خدا حافظ. ...
25 اسفند 1390

شاید این شکلی باشی گلم!!!

سلام عزیزم چند وقت پیش رفتم تو یه سایت که اگه عکس مامانی و بابایی و بدی بهش عکس فرضی نی نی     رو بهت نشون میده، منم همین کار رو کردم     ببین خودتو شاید این شکلی باشی گلم!!!   ...
25 اسفند 1390

معرفی بهسا جون

سلام نی نی توپولی من امروز می خوام یه دختر کوچولو ناز رو بهت معرفی کنم اون کسی نیست جز دختر عموت بهسا خانم   (دختر خاله سعیده و عمو امیر حسین) بهسا خانم روز ١٢ اردیبهشت ٨٩ به دنیا اومد و همه خیلی خوشحال شدن از اومدنش مخصوصاٌ من که عاشق دختر هستم ، خیلی خیلی دوستش دارم البته حسودی نکنی گلم تو که جای خودتو داری. بهسا الان به من می گه خاله متاژ، آخه هنوز کوچولو نمی تونه درست بگه. بهسا خیلی مهربونه و همه رو دوست داره  و همش شیرین زبونی می کنه برای خالش. ایشااله در آینده بهسا جون همبازی خوبی برات میشه اینم چند تا از عکسهای خوشگلش رو که خیلی دوست دارم: ببین اینجا چه تیپی زده وروجک   این عکس رو ...
17 دی 1390

معرفی دانیال جون

سلام نی نی قشنگم می خوام یکی دیگه از همبازی های آیندتو معرفی کنم. آقا دانیال پسر عموت (پسر خاله شبنم و عمو مسعود) آقا دانیال ما تو اسفند ماه به دنیا اومده دانیال از همه شما بزرگتره، الان کلاس اول دبستانه خیلی پسر خوب و باهوشیه، عاشق فوتباله   البته الان اسکی هم می ره تو کار موسیقی هم هست آقا دانیال ما تمپو می زنه چند تا از عکسهای قشنگش رو هم برات می ذارم: اینجا آقا دانیال ما مثل کابوی ها لباس پوشیده         اینجا هم مثل کلانترها شده، تفنگ هم داره     اینجا هم سوار موتورش شده امیدورام بعداً تو، بهسا و دانیال دوست و همبازی های خوبی برای ه...
17 دی 1390

تولد بابا مهدی

سلام نی نی خوشگلم منو ببخش خیلی وقته برات ننوشتم امروز 15 دی ماه تولد بابا مهدی، خیلی خوشحالم چون صبح وقتی چشماشو وا کرد اولین نفری بودم که تولدش رو تبریک گفتم. هنوز کادوشو ندادم یعنی امسال می خوام بذارم به عهده خودش با هم میخوایم بریم خرید .امروز با اینکه زمستونه و هوا سرده ظهر باهاش قرار گذاشتم، دعوتش کردم برای نهار بریم بیرون و یه کم بگردیم یه تولد دو نفره و ساده البته شب هم خونه مامان نسرین دعوت داریم می خوام براش کیک بخرم و شب هم یه تولد دیگه بگیریم   این هم عکس کارت پستالشه بامزه است نه؟       ...
15 دی 1390

نامه اول- سلام نی نی گلم

سلام نی نی گلم امروز یک ماه و هشت روزه که از عروسی من و بابا مهدی میگذره و نمی دونیم تو کی قراره بیای تو زندگیمون. خاله سعیده چند وقت پیش این سایت رو معرفی کرد به من و برای بهسا جونوبلاگ ساخته بود منم گفتم بذار از الان که بهت فکر می کنم برات وبلاگ بسازم شاید وقتی بزرگ شدی برات مهم باشه که از کی بهت فکر می کردیم. اصلاً نمی دونیم دختری، پسری یا هر دو!!! راستشو بخوای ما دوقلو دوست داریم ولی مهم اینه که دوستت داریم اندازه یه دنیااااااااااااااااااااااااا ...
29 آذر 1390